امیر پارساامیر پارسا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

امیرپارسای کوچولوی ما

مروارید

امیر پارسا جونم 5 ماه و 28 روزه بودی که بالاخره دو تا مروارید خوشگل از لثه پایینی دیده شد. خیلی اذیت شدی تا دندونای خوشگلت در اومد. الهی من فدات بشم که چقدر هم تو این مدت ضعیف شدی. حدود 15 روز قبل از دندون در آوردن سرما خوردی و مجبور بودم بهت دارو بدم. بعد از سرما خوردگی هم حدود 5 روز مریض شدی( اسهال) واسه همین  لاغر شدی. الهی مامان قربونت بشه. مامانی هم زحمت کشید همون روزی که مرواریدات در اومد برات آش دندونی درست کرد. پارسا جونم راستی یادم رفت بگم که روز 8 محرم بردمت همایش شیرخوارگان حسینی.ان شاالله به حق جضرت علی اصغر خدا مواظب همه نی نی ها بعدشم نی نی ما باشه. آمین. چون صبح زود بیدار ش...
26 آذر 1391

کارای عجیب

پارسا جونم بعضی وقتا یه کارای عجیب و بامزه ای انجام میدی. اون موقع ست که آدم دوست داره گازت بگیره.  جالب اینجاست که یه دوره خاص یه کار خاص رو انجام میدی مثلا سه چهار روز پشت سر هم زبونتو نشون میدادی. یا هر وقت میگفتیم پارسا ماهیت کجاست سریع زبونتو نشون میدادی و بعد از سه چهار روز دیگه یادت میرفت .   تو هر برهه از زمان یه کار جالب انجام میدی و دیگه بعد از چند روز اون کار رو تکرار نمیکنی.  جالبه....     یکی دیگه از کارای جالبت اینه که با لذت شروع میکنی به خوردن انگشت شصت پات .     یا اینکه موقع تماشای تلویزیون مثل آدم بزرگا پاهاتو میندازی رو هم .الهی مامان ...
26 آذر 1391

غلت زدن

پسر قشنگم ببخشید که خیلی دیر به دیر وبلاگتو آپ دیت میکنم. آخه این روزا خیلی  خیلی شیطون شدی (ماشاالله) . یه لحظه هم نمیشه به حال خودت بذارمت. یه بار که فقط برای چند ثانیه تنها بودی کلی خرابکاری کردی ، مثلا: وقتی رفتم تو آشپزخونه و برگشتم دیدم که ظرف فرنی رو برگردوندی روی روروئک یا اینکه یکی از گلهای بامبو رو گرفته بودی و میخواستی به زور بگیریش و بدبختو خفه کنی.    خلاصه که کمتر وقت پیدا میکنم که بیام از کارای جدیدت بگم و تو وبلاگت عکس بذارم.   پارسا جونم اولین باری که تونستی خودت به تنهایی روی شکم برگردی من داشتم با مامانی تلفنی صحبت میکردم که ناگهان از دیدن تو شگفت زده شدم و پشت تلفن جیغ کشیدم . &nbs...
25 آذر 1391
1